ازدواج من و باباییازدواج من و بابایی، تا این لحظه: 14 سال و 24 روز سن داره
فرشته کوچولوی منفرشته کوچولوی من، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

مهرآسا جون(یکی یه دونه مامانی)

چند تا عکس ازمهرآسا جون تا 2ماهگی

لبخند تو بهترین بهانه برای شادی منه عزیزم...     وای که چه ناز خوابیدی خانم گلم.... اینجا هم 45 روزه بودی  که با بابا جون میخواستیم ببریمت بهداشت   من لباس پوشوندمت ولی بازهم خوابیدی.... کوچولوی خوش خواب   ...
10 دی 1393

یه روز آسمونی(93/7/28)

ناز گلم خیلی وقته که نتونستم برات بنویسم آخه درگیرت بودم و اونقد دوست دارم حتی زمانی که خوابی هم دوست داشتم تماشات کنم و سیر نمیشدم و واسه همون نشد به  وبلاگت سر بزنم ، نه که الان ازت سیر شدم ، نه! ولی دیگه کفتم بیام و یه سروسامون بدم اینجارو..... اینم چندتا عکس از3روزگی... . . چون زردی داشتی 2روز اول زیر مهتابی بودی البته خونه خودمون         ...
6 دی 1393

کاش هرچی زودتر بیای...

سلام عزیز دلم... چند روز پیش رفتم سونوگرافی ، آقای دکتر گفت که حالت خوبه و روبراهی و الان وارد هشت ماهگیت شدی و آخر مهر یا اوایل آبان ماه دنیا میای و مامانی رو خوشحال میکنی ...   امروز خیلی دلم گرفته و تنهام بی صبرانه منتظرم که دنیا بیای و واسه اون روز ثانیه شماری میکنم که منو از تنهایی دربیاری بشی همه جیزو همه کس مامان... خیلی دوست دارم و روت حساب میکنم منو نا امید نکنی نانازم...   ...
29 مرداد 1393

سیسمونی

اینم چندتا عکس از لباس و وسایلی که برات خریدیم. . . .           اینم از تشک و پتو و متکات. . .     بابا صادق مهربون و عزیزجون مرسییییییییییییی... ...
23 مرداد 1393

منتظرتم...!

سلام ناناز من...! این اولین مطلبیه که واست مینویسم و تقریبا 2 ماه دیگه مونده دنیا بیای و روزای منو قشنگ کنی و به من امید بدی... آرزوم اینه که فقط سالم و سلامت باشی چه اون تو چه وقتی میای این دنیا...... مامانی خیلی دوست داره عزیزم ...
23 مرداد 1393
1